نقد و بررسی بازی Red Dead Redemption

نقد و بررسی بازی Red Dead Redemption

 

مقدمه

در دنیای بازی‌های ویدئویی، تعداد کمی از آثار توانسته‌اند به اندازه‌ی Red Dead Redemption (محصول سال ۲۰۱۰ از استودیوی Rockstar San Diego) مرز بین داستان‌سرایی سینمایی و تجربه‌ی تعاملی بازی را چنین هنرمندانه در هم بیامیزند. این بازی که دنباله‌ی معنوی عنوان کمتر شناخته‌شده‌ی Red Dead Revolver محسوب می‌شود، با ارائه‌ی جهانی باز، داستانی درگیرکننده و شخصیت‌پردازی درخشان، به یکی از تحسین‌شده‌ترین بازی‌های دهه‌ی گذشته تبدیل شد.

داستان و روایت

قلب تپنده‌ی Red Dead Redemption، داستان غم‌انگیز جان مارستون است؛ یک قانون‌شکن سابق که حالا توسط دولت تحت فشار قرار گرفته تا هم‌دستان قدیمی‌اش را یافته و نابود کند. داستان بازی در سال ۱۹۱۱ در مرزهای رو به زوال غرب وحشی اتفاق می‌افتد، زمانی که قطارها، خطوط تلگراف و تمدن مدرن در حال جایگزینی با اسب‌سواری، کلانترها و قانون‌های بیابان هستند.

بازی با نگاهی واقع‌گرایانه به پایان عصر غرب وحشی، به شکل ماهرانه‌ای تضاد بین سنت و مدرنیته، قانون و بی‌قانونی، و گذشته و آینده را به تصویر می‌کشد. شخصیت جان مارستون، مردی است که می‌خواهد گذشته‌ی مجرمانه‌اش را پشت سر بگذارد و برای خانواده‌اش زندگی جدیدی بسازد، اما ساختار سیاسی و بی‌رحم جامعه به او اجازه نمی‌دهد.

روایت چندلایه‌ی بازی، پر از لحظات احساسی، پیچش‌های داستانی و شخصیت‌های به‌یادماندنی است. شخصیت‌هایی چون داچ وندرلیند، بیل ویلیامسون و بانی مک‌فارلین هرکدام لایه‌هایی از فلسفه‌ی بازی را به نمایش می‌گذارند.

رد دد

گیم‌پلی و مکانیک‌ها

Red Dead Redemption ترکیبی از اکشن سوم‌شخص، جهان‌باز و مأموریت‌های داستان‌محور است. سیستم تیراندازی بازی به‌ویژه با قابلیت Dead Eye بسیار روان و لذت‌بخش است، که به بازیکن امکان می‌دهد زمان را آهسته کرده و اهداف متعددی را با دقت بالا هدف‌گیری کند.

علاوه بر مأموریت‌های اصلی، بازی سرشار از فعالیت‌های جانبی همچون شکار، دوئل، بازی‌های قمار (پوکِر و بلک‌جک)، گشت‌و‌گذار در طبیعت، جمع‌آوری گیاهان دارویی و مقابله با باندهای قانون‌شکن است. این فعالیت‌ها به غنای جهان بازی می‌افزایند و بازیکن را درگیر دنیایی زنده و پویا می‌کنند.

هوش مصنوعی دشمنان در برخی مواقع ممکن است متوسط به نظر برسد، اما طراحی مراحل و تنوع مأموریت‌ها باعث می‌شود روند بازی خسته‌کننده نشود. سیستم افتخار (Honor) نیز به بازیکن اجازه می‌دهد تا بر اساس تصمیمات خود، مسیر “قهرمانانه” یا “بی‌رحمانه” را انتخاب کند، که در پایان‌بندی بازی تأثیر می‌گذارد.

طراحی بصری و هنری

با وجود اینکه Red Dead Redemption در سال ۲۰۱۰ منتشر شده، اما طراحی بصری آن همچنان خیره‌کننده است. مناظر وسیع دشت‌های تگزاس و مکزیک، طلوع و غروب خورشید، طوفان‌های شن، و سایه‌اندازی طبیعی نور، همگی حس واقع‌گرایی و غوطه‌وری بالایی ایجاد می‌کنند.

جهان بازی از لحاظ جغرافیایی به سه منطقه تقسیم می‌شود: New Austin، West Elizabeth و Nuevo Paraiso (در مکزیک)، که هرکدام محیط، فرهنگ و معماری خاص خود را دارند. تنوع بصری این مناطق باعث می‌شود حس یکنواختی در طول بازی احساس نشود.

طراحی لباس‌ها، سلاح‌ها، وسایل نقلیه و ساختمان‌ها به دقت از روی الگوهای تاریخی بازسازی شده‌اند و به باورپذیری بیشتر دنیای بازی کمک می‌کنند.

red dead

موسیقی و صداگذاری

موسیقی Red Dead Redemption یکی از نقاط قوت برجسته آن است. آهنگ‌سازی توسط Bill Elm و Woody Jackson انجام شده که ترکیبی از گیتارهای آکوستیک، ضرب‌های آرام و صدای محیط را با هم ترکیب کرده‌اند تا فضای غرب وحشی را به‌شکلی بی‌نظیر القا کنند.

موسیقی‌هایی مثل “Far Away” هنگام ورود به مکزیک نه تنها شنیدنی‌اند، بلکه از لحاظ احساسی نیز تأثیرگذارند و لحظاتی خاص را در ذهن بازیکن حک می‌کنند.

صداگذاری شخصیت‌ها نیز بسیار حرفه‌ای انجام شده است. Rob Wiethoff که صداپیشگی جان مارستون را بر عهده داشته، صدایی خش‌دار، خسته و در عین حال مصمم را به تصویر کشیده که با شخصیت جان کاملاً همخوانی دارد.

جهان‌سازی و فضاسازی

یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای Red Dead Redemption، خلق جهانی زنده و تنفس‌کننده است. در این بازی، جهان صرفاً پس‌زمینه‌ای برای داستان نیست، بلکه خود تبدیل به شخصیت زنده‌ای می‌شود. حیوانات وحشی، کاروان‌ها، رهگذران، مزرعه‌داران، راهزنان و حتی تغییرات آب‌وهوایی همگی در این دنیای تعاملی مشارکت دارند.

این جهان زنده بازیکن را تشویق می‌کند که صرفاً به دنبال مأموریت‌ها نرود، بلکه در دنیای بازی گم شود. لحظاتی مثل کمک به رهگذری زخمی یا مواجهه با راهزنان در وسط بیابان، لحظاتی است که داستان شخصی بازیکن را می‌سازند.

نقدها و ایرادات

با تمام تحسین‌هایی که به Red Dead Redemption وارد شده، بازی خالی از نقص نیست. برخی مأموریت‌ها در نیمه‌ی دوم بازی، به‌ویژه در بخش مکزیک، ممکن است تکراری یا کُند به نظر برسند. همچنین سیستم کنترل اسب در برخی موارد می‌تواند ناپایدار یا غیرطبیعی باشد.

همچنین، ساختار برخی مراحل گاهی بیش از حد خطی است و آزادی عمل واقعی را از بازیکن می‌گیرد. برخی از شخصیت‌های فرعی نیز در مقایسه با شخصیت‌های اصلی عمق کافی ندارند.

در ضمن پی سی گیمر ها به دلیل دیر منتشر کردن بازی روی پی سی ناراضی بودند

تأثیر فرهنگی و میراث بازی

Red Dead Redemption تأثیر قابل‌توجهی بر صنعت بازی‌های ویدئویی گذاشت. این بازی نه‌تنها استانداردی برای داستان‌گویی در بازی‌های جهان‌باز تعیین کرد، بلکه باعث شد آثار بعدی مانند The Witcher 3 و Ghost of Tsushima نیز از ترکیب روایت قوی و طراحی محیط بهره ببرند.

این بازی همچنین علاقه‌ی مجددی به ژانر غرب وحشی در میان بازی‌سازان و بازیکنان به‌وجود آورد و باعث شد تا سال‌ها بعد، نسخه‌ی دوم آن با هیجانی بی‌سابقه منتشر شود.

جمع‌بندی

Red Dead Redemption فراتر از یک بازی اکشن ماجراجویی است؛ اثری است سینمایی، شاعرانه و عمیق درباره‌ی تقابل انسان با گذشته‌اش، ناتوانی از فرار از سرنوشت، و تلاش برای رستگاری در جهانی که دیگر جای آدم‌های قدیمی نیست. جان مارستون نماد مردی است که برای بهتر شدن تلاش می‌کند، اما در نهایت قربانی نظامی می‌شود که هیچ‌گاه او را نپذیرفت.

با وجود گذشت بیش از یک دهه، رد دد ردمپشن همچنان یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین آثار تاریخ بازی‌های ویدئویی باقی مانده است — اثری که نه‌تنها سرگرم می‌کند، بلکه الهام می‌بخشد.

 

۹
نمره داده نشده
۹۰
متاکریتیک
بازی سرنوشت جان مارستون بعد از اتفاقات رد دد ردیمپشن 2 را روایت می کند
تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۹
پلتفرم: Play Station , Windows , Xbox