آیا الی درآخر بازی رستگار میشود یا فقط تنها ترین فرد در دنیا می ماند؟

آیا الی درآخر بازی رستگار میشود یا فقط تنها ترین فرد در دنیا می ماند؟

 

🌑 دیدگاه اول: الی تنها و شکست‌خورده باقی می‌ماند

در پایان:

  • او همه چیز را از دست داده: جوئل، دینا، نوزاد، خانه، حتی توانایی نواختن گیتار (که نماد ارتباط او با جوئل بود).
  • دو انگشت قطع شده‌اند؛ گیتار که نماد آرامش، خاطره و انسانیت او بود، دیگر نواخته نمی‌شود.
  • تنهایی مطلق حاکم است؛ او به مزرعه بازمی‌گردد و می‌بیند همه رفته‌اند.
  • در آخرین صحنه، دور می‌شود، آرام و تنها، در غروب و سکوت.

این برداشت می‌گوید:

او تلاش کرد معنایی در انتقام پیدا کند، ولی همه چیز را در این مسیر از دست داد. این پایان، شکست روحی کامل است.


🌅 دیدگاه دوم: الی رستگار می‌شود — ولی با بهای سنگین

در نگاه عمیق‌تر، پایان بازی لحظه‌ای از رهایی و پذیرش است:

  • او Abby را نکشت؛ و این یعنی برای اولین بار در کل داستان، خشونت را کنار گذاشت.
  • او خود را در آینه دید؛ فهمید Abby شبیه اوست، و چرخه‌ی نفرت پایانی ندارد.
  • فلش‌بک آخر از جوئل نه صحنه‌ی مرگ اوست، بلکه شبی است که او تصمیم گرفت به جوئل نزدیک شود، ببخشدش، و رابطه را ترمیم کند.
  • او با یاد جوئل خداحافظی می‌کند — نه با خشم، بلکه با اندوهی آرام.

در این برداشت، الی:

بازمانده است، بله. تنهاست، بله. ولی برای اولین بار، یک تصمیم اخلاقی مستقل می‌گیرد — نه برای انتقام، نه برای بقاء، بلکه برای رهایی.


🎭 مقایسه‌ی دو برداشت

جنبه پایان تلخ و تاریک پایان همراه با رستگاری
جایگاه الی زنی که همه چیز را از دست داده انسانی که از انتقام عبور کرده
رابطه با جوئل منبع خشم و گناه منبع بخشش و رشد
آینده مبهم و بی‌هدف آغاز سفر جدید با درک بیشتر
معنای گیتار چیزی که از دست رفت یادگار گذشته، ولی قابل رها شدن

💬 پاسخ نهایی: هر دو

The Last of Us Part II مانند زندگی واقعی، پاسخ روشنی نمی‌دهد. بازی به ما نشان می‌دهد که:

گاهی رستگاری با پیروزی نمی‌آید، بلکه با از دست دادن و پذیرش همراه است.

الی ممکن است تنها مانده باشد، اما تسلیم نشده. او همچنان می‌تواند ادامه دهد، بسازد، ببخشد، شاید بازگردد، شاید نه. مهم این است که:

او دیگر قاتل نیست. او حالا خودش است.

در ادامه، دو نسخه‌ی خیالی از سرنوشت الی در بازی The Last of Us Part II را برایت طراحی می‌کنم:
یکی پایان خوب و رستگاری‌آمیز؛ و دیگری پایان بد، غم‌انگیز و تاریک.


🌅 سرنوشت خیالی الی نزدیک به داستان بازی: بازسازی و رهایی

عنوان: “در انتهای جاده، یک آفتاب هست”

الی پس از بازگشت به مزرعه و دیدن خانه‌ی خالی، گیتارش را رها می‌کند و تصمیم می‌گیرد برای اولین بار بدون سلاح، بدون خشم، فقط برای خودش زندگی کند.

او راهی جکسون می‌شود. گرچه دینا دیگر با او نیست، اما به او اجازه می‌دهد گه‌گاه جی‌جی (کودکشان) را ببیند. در جکسون، الی داوطلب می‌شود تا به بچه‌های یتیم در پناهگاه کمک کند؛ به آن‌ها آموزش بقا، باغبانی، و دفاع شخصی می‌دهد — اما هرگز دوباره سلاح برنمی‌دارد.

در پایان، او قطعه‌ای جدید روی گیتار ناقصش می‌نوازد — نت‌هایی که هیچ‌کس قبلاً نشنیده. این موسیقی نه یادآور جوئل است، نه انتقام؛ بلکه صدای خودش است.

برای اولین بار، الی کسی را نمی‌کشد.
برای اولین بار، الی می‌بخشد — حتی خودش را.

 

 

۹
نمره داده نشده
۹۳
متاکریتیک
بازی سرنوشت الی و ابی را روایت می کند
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۹۹
پلتفرم: Play Station , Windows